خلاصه کتاب:
گندم تخس ترین دانش آموز کلاس سر یک لج و لجبازی مجبور است در سن ۱۳ سالگی به عقد آقا معلم جذاب و خشن کلاس در بیاید اما خدا به داد آقا معلم که به جای همسر داری قرار است بچه داری کند و سر از دست گندم شیطون که حتی سر کلاس هم اورا حرص میدهد سر به دیوار بکوبد…
خلاصه کتاب:
داستان پرستار خوشگل و مجردی که عاشق همکار پزشک خودش میشه که از قضا متوجه میشه همسایه هم هستند ولی آقای دکتر خود عاشق دختری از طبقه بالای اجتماع هست که مدتی است بینشون فاصله افتاده… اما به خاطر اصرار پرستار یک مدت کوتاه باهاش ارتباط برقرار میکنه….
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " اتلانتیس رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.