دانلود رمان کارما از تکین حمزه لو با فرمت های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم
دربارۀ دختری به نام آوا است که در خانواده ای مرفه رشد یافته است. فصل اول کتاب در دانشگاه و در حال و هوای کلاس “اندیشه های اسلامی، روایت می شود، بین آوا و دوستانش با دانشجویی به نام طاهره درگیری لفظی بر سر عمل زیبایی رخ می دهد و همین امر ماجرایی تلخ را رقم می زند….
خلاصه رمان کارما
آوا تازه امتحانش را داده و هنوز در ماشین ننشسته بود که گوشی اش زنگ زد. با دیدن اسم نهال ابرویی از تعجب بالا انداخت و جواب داد: – نهال؟ چطوری؟ – سلام آوا جون. خوبی؟ بد موقع مزاحم شدم؟ آوا در ماشین را باز کرد و پشت فرمان نشست و کوله اش را پرت کرد روی صندلی عقب: نه خیلی هم خوب وقتیه. تازه امتحان دادم و اومدم بیرون. مامان اینا خوبن؟ آقای کامیاب؟ نهال سرسری جواب داد: همه خوبن… تا کی امتحان داری؟ آوا فکری کرد و گفت: تا سوم بهمن فکر کنم. چطور؟ نکنه برنامه مهمونی چیزی داری؟ نهال با صدایی پر غصه خندید: نه بابا…. آوا فکر کرد خواهر نوید چکارش دارد،
آن هم آن وقت صبح؟ دلش مثل گنجشک اسیری تند تند میزد. فکر کرد شاید باز از نوید خبر ندارند یا شاید با هم قهر کرده اند… آهسته پرسید: نگرانم کردی نهال جون، حال نوید خوبه؟ نهال با بغض گفت: برای همینم بهت زنگ زدم. البته نگران نباش. حالش خوبه. ولی افتاده رو دنده لج و لجبازی با بابام… دو سه روزه تصمیم گرفته دیگه نره دانشگاه. می خواد انصراف بده. نمیدونی مامانم چقدر ناراحته، از غصه داره دق می کنه… آوا بهت زده و گیج گفت: آخه چرا؟ شاید باهاتون شوخی کرده… نهال فین فین کرد: نه… دوتا امتحان رو نرفت. امروزم وسایلش رو جمع کرد رفت خزر شهر.
تو این هوای بد که اکثر جاده ها بسته است راه افتاد، هرچی من و مامانم خواهش و تمنا کردیم نره گوش نداد. خواستم ازت خواهش کنم تو باهاش صحبت کنی… آوا باز پرسید: آخه چرا؟ یهو همچین تصمیمی گرفته؟ نهال مکث کرد. انگار دودل بود حرفی بزند یا نه… عاقبت گفت: از من نشنیده بگیر آوا جون. ولی چند وقت پیش با بابام حرفش شد. انگار بابا به دفتر تو دبی زده که نوید می خواست اداره اونجا رو دست بگیره اما بابا بهش گفت هروقت درسش تموم شد، می فرستش برای مدیریت اونجا و جنجال به پا شد. نوید هم لج کرده و می گه دیگه نمی خواد بره دانشگاه و از این حرفا…