دانلود رمان اسیر دزدان دریایی از ساحل با فرمت‌های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم
اون خوشتیپ بود، جذاب بود، فوق العاده قدرتمند بود. اگه جای زخم رو صورتشو در نظر نمی گرفتم میتونست خوشتیپ ترین پسری باشه که تا حالا دیدم… اما… اون یه دزد دریایی مغروره… با یه حرمسرا از دختر هایی که اسیر کرده یه پسر سرد و بی احساس که حالا…
خلاصه رمان اسیر دزدان دریایی
نفهمیدم کی خوابم برد فقط با جیغ و دادهای بالا سرم بیدار شدم. -خانم… خانم… بیدار شین… همه پائین منتظر شمان.کتی مدام این جمله رو تکرار می کرد و مگی هم کشوهای اتاقو برای پیدا کردن چیزی بازو بسته می کرد. کلافه و خواب آلود نشستم رو تختو گفتم: – چی شده اول صبح. – نزدیکه ظهره خانم… کتی اینو گفتو بو کشید. سوالی نگاهش کردم که گفت: – یه بویی میاد. مگی اومد سمتم و نفس کشید: – راست میگه… بوی… بوی مرد میاد. شوکه گفتم: – بوی مرد چیه دیگه؟ سریع از رو تخت بلند شدم و لباسمو مرتب کردم. هر دو خیره به من بودن که گفتم: کی پائین منتظرمه؟ _پدرتون، لرد
میلر و پسرش. نفس کلافه ای کشیدم و گفتم: – پیراهن گلبهیم رو حاضر کنین تا بیام. از زبان دیوید: نفهمیدم سوفیا کی رفت اما پیراهن خیس و کثیفم کنار تخت نشون میداد که خیلی وقت نیست رفته. پیراهنمو بلند کردمو با دیدن وضعیتش آهم بلند شد. دختره چموش ببین چه به روز بهترین پیراهنم آورده. پنجره های اتاقو باز کردم تا هوای تازه بیاد زنگ خدمتکار هارو زدم و وقتی اومد جلو در بهش گفتم وان آب داغ میخوام. تا قبل از ساعت ۹ آماده و پر انرژی خودمو به میز صبحانه رسوندم اما از سوفیا خبری نبود. لرد آنسل پرسید: – دیشب با سوفیا صحبت کردین؟ نتیجه چی شد؟ خاطرات
دیشب تو ذهنم مرور شد و گفتم – بله… شب خوبی بود… بانو بلاخره موافقت کردن. -جدی؟ سوفیا موافقت کرد. با غرور گفتم:- بله… می خواستم تو اولین فرصت ازتون بخوام برنامه این ازدواجو تنظیم کنیم. پدر و لرد آنسل سر تکون دادن… قیافه سوفیا وقتی بفهمه از طرفش جواب دادم دیدنی میشه. اما نمیتونه از دستم در بره… مخصوصا با چیزی که دیشب دیدم حاضرم نصف دارائیم رو بدم اما سوفیا رو مال خودم کنم بعد از صبحانه لرد آنسل گفت: از اونجایی که مسافت زیادی بین ماست شاید بهتر باشه تو اینجا بمونی دیوید تا مدت کوتاهی برای نامزدی سپری بشه. پدر گفت:- دیوید دست راست من…
