خلاصه کتاب:
دختری ازجنس حوا… دختری ازجنس لطافت های دخترانه… محکم، مغرور، زیبا دختری که همیشه سعی کرده برای اسطوره ی زندگیش افتخار باشه دیگران براش تصمیم میگیرن واسطورش که همیشه پشتش بوده سکوت میکنه قهرمان های زندگیش کمرنگ میشن واون میبینه همه چیز اون طور که فکر میکرده نیست وآشنا شدنش بامردی که جز حس تنفر چیزی به همراه نداره فراز، مردی مغرور و قدرت طلب، دختری رو لایق خود نمی بیند و وجود دختران در زندگیش تنها برای قدرت و جایگاه است هرز نیست ولی پاک هم نیست دختری که قراراست قربانی باشد و پسری که قرار است این دختر را نردبانی برای بالا رفتن وپیشرفت زندگی اش کند…
خلاصه کتاب:
شهرزاد دختری ساده و خجالتی، که از بین این همه مرد نشسته توی قلب رئیس سیوپنج سالهش! مردی که جز لوندی هیچ چیز دیگهی زنها براش مهم نیست و این وسط شهرزاد مظلوم غصه ما عجیب روی هورومون های این مرد تاثیر می ذاره وهمین باعث میشه...
خلاصه کتاب:
رمان یاس، داستانی ترکیبی از تخیلات و وقایع به روز و به شمار رفتهی دنیای واقعیمونه. برای یاسها و دخترانی که به هر دلیلی مجبورند راه سکوت رو در پیش بگیرن. یاس بعد از مرگ شوهرش بخاطر رازش مجبوره از پرهام پسر برادر شوهرش تمکین کنه…
خلاصه کتاب:
زیبا با دزدیده شدنش توسط ارسلان پسر خشن و خلافکاری،که هیچ چیزی توی جهان نیست که نتونه به دستش بیاره، زندگیش از اینرو به اون رو میشه. ارسلان از کودکی با یه بیماری بزرگ شده که کلی هم ازش لذت می برم و ببینین که زیبا قصه ما با ورودش به زندگی ارسلان مجبوره که با این شرایط بسازه و جزوی ازش بشه…
خلاصه کتاب:
نیلگون سالها تلاش کرده تا عشق سالهای نوجوانی و جوانی اش را فراموش کند اما یک حادثه آن دو را بعد از هفت سال دوباره بر سر راه هم قرار می دهد و اینبار نیلگون تلاش می کند به خاطر اثبات عاشقی و از طرفی شرایط سخت به وجود آمده در راه پر پیچ و خم حق خواهی با وی هم دست شود راهی که بی شک خالی از خطر و هیجان نیست!
خلاصه کتاب:
مثل تمام روزهای گرم و آفتابی تیر ماہ، بانوی آسمان روی سر حیاط سایه انداخته بود. چشم به عقب گرداندم و خوب اطراف را دید زدم! خبری از مامان فهیمه و ریحانه نبود اما برای اطمینان خاطر، پاورچین پاورچین بدون دمپایی روی موزاییک های داغ قدم برمی داشتم. از ترس این که نکند یکهو حاج بابا هوس کند وسط ظهر به خانه جلوس کند، روسری حریرم را مرتب کردم... هرچند موهای بافته شدہ ام روب کمر افتادہ بود!
دانلود رمان زندگی سیگاری اثر مرجان فریدی pdf بدون سانسوردانلود رمان زندگی سیگاری از مرجان فریدی با فرمتهای pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیمموضوع رمان :دانلود رمان زندگی سیگاری اثر مرجان فریدی pdf بدون سانسور
خلاصه کتاب:
الیاس پاکزاد دل در گرو دختر عمه ی چشم آبی اش… در عمارت پدر بزرگ اما پریچهر دانشجوی پزشکی که در شب نامزدی با الیاس با رامین پزشک و همکارش فرار می کند و در این سفر با رامین…
خلاصه کتاب:
_دوغ رو بده من. دست دراز کردم و پارچ را به سمتش گرفتم، توی لیوانش ریخت و یک سره سر کشید. _بالاخره چیکار میکنی؟ _هیچی. _یعنی چی هیچی؟ _یعنی همین هیچی، کی میری دانشگاه؟ _یساعت دیگه. بلند شدم به اتاقش رفتم، کتابهایش پخش زمین بود، همه را روی میزش مرتب چیدم، تختش را مرتب کردم، لباسهایش را آویزان کردم، چشمم به پاکت سیگارش افتاد که مثلا قایم کرده بود. نفس عمیقی کشیدم، شاید هرکسی بود برمیداشت و نصیحتش هم می کرد اما من را چه به نصیحت…
خلاصه کتاب:
شاهپور زند تهرانی الاصل اتابکی، جوان خوش قلب، که از موقعیت اجتماعی بسیار خوبی برخورداره… و چون مورد اعتمادترین فرد طایفه ی زند محسوب میشه، بنابر وصیت خاتون مجبور به قبول درخواستی میشه که از توانش خارج و غیر ممکنه. شاهپور زند خلاف عقیده و خواسته ی قلبی خودش، باید قیومیت مه جبین رو که هفده سال داشته به عهده بگیره تا زمانی که مه جبین با مرد معقول و خوبی ازدواج کنه…
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " اتلانتیس رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.