دانلود رمان برزخ عشق از سمیرا کارور با فرمت های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم
خدایا چی می شنیدم؟ من حامله ام ؟ اونم حالا که با چشم خودم دیدم سامان بهم خیانت کرده؟ حالا که ازش متنفرم و می خوام ازش طلاق بگیرم؟ حالا که دیگه از تصور زندگی با کسی که هر لحظه ممکنه منو به یه پری روی دیگه بفروشه حالم به هم می خوره؟…
خلاصه رمان برزخ عشق
مینا آهی کشید و دوباره به ماه نقره فام آسمان خیره شد. ماهی که زمانی محبوبش سامان، صورتش رو به اون تشبیه کرده بود. مینا آن شب از دو نکته بی خبر و غافل بود. یکی اینکه مادرش به محبوبه سپرده بود مینا را تنها نذاره و سعی کنه از اینهمه غصه نجاتش بده و محبوبه این قول رو به خانم امینی داده بود که دوستشو تنها نذاره و نصیحتش کنه که از خیالات واهی دست برداره. البته به خانم امینی نگفته بود مشکل می وونه مینا دست از غصه های خود بشوره.
تنها امیدوار بود با نصیحت و گفتگو کردن بتونه متقاعدش کنه که نباید با فکر کردن به سامان خودشو آزار بده. دوم اینکه اون شب مهمان دیگر آقای مجد زاده، علی، اراده کرده بود که این دختر زیبا و شرمگون را از آن خود کنه. علی از دوستش، پسر آقای مجد زاده درباره خانواده آقای امینی، پدر مینا پرس و جو کرده بود و رامین، به دلیل دوستی خانوادگی با خانواده آقای امینی به علی گفته بود آنها خانواده ای بسیار محترم و بافرهنگ بوده و مینا دختر فوق العاده نجیبی است.
تایید وی کافی بود تا علی مهر مینا رو بیش از پیش در دل بپروراند و برای به دست آوردن مینا مصمم تر بشه. علی دانشجوی رشته پزشکی و پدرش مدیر دبیرستان پسرانه ای بود که علی و رامین در آن دیپلم گرفته بودند. زندگی ساده و سالم آنها باعث شده بود که علی پسری با ایمان و سخت کوش بار بیاید و با سعی و تلاش خود ارزوی طی کردن پله ترقی را به واقعیت تبدیل کند. او در راه موفقیت خود بسیار کوشا بوده و با توکل به خدا سعی داشت انسان موفقی باشه و حالا مینا دلشو برده…